English Persian Dictionary - Beta version
 
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
| Help | About | Careers
 
Home | Forum / پرسش و پاسخ | + Contribute | Users
Login | Sign up  
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 201 (6094 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English Persian Menu
navy yard U محوطه مخصوص لنگر اندازی ناوگان
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches
holding ground U محوطه نگهدارنده لنگر
catcher's box U محوطه مخصوص توپگیر
task component U بخشی از یک ناوگان یا گروه رزمی یا گروه ماموریت که برای یک ماموریت مخصوص تشکیل شده است
declared speed U سرعت اعلام شده به ناوگان سرعت استاندارد ناوگان
taxiway U محوطه حرکت هواپیماها برای گرم شدن محوطه تاکسی کردن
open storage U انبار کردن کالاها در محوطه باز انبارداری در محوطه روباز
aweigh U تازه لنگر برداشته دارای لنگر اویزان
Open-plan <adj.> U سالن باز، محوطه وسیع، ساختمانی که هرطبقه آن فقط دارای یک محوطه وسیع است و اتاق ندارد
anchor watch U گروه نگهبانی لنگر نگهبان لنگر
apron U محوطه اسفالت مقابل اشیانه هواپیما محوطه بارگیری هواپیما
aprons U محوطه اسفالت مقابل اشیانه هواپیما محوطه بارگیری هواپیما
anchor in sight U لنگر بالاست لنگر را دیدم
classification yard U محوطه مانور قطارها محوطه تقسیم مسیر قطارها
machinery space U محوطه موتورخانه ناو محوطه ماشین الات ناو
clear way U محوطه بالاکشیدن هواپیما محوطه کندن هواپیما از زمین
capstan U میله گردان گردونه دوار لنگر قرقره دوار لنگر
maritime U ناوگان مستقل دریایی ناوگان دریایی دریایی
fleet U ناوگان
armada U ناوگان
fleets U ناوگان
armadas U ناوگان
merchant marine U ناوگان بازرگانی
argosy U ناوگان تجارتی
auxiliary fleet U ناوگان تدارکاتی
flotilla U ناوگان کوچک
numbered fleet U ناوگان وابسته
flotillas U ناوگان کوچک
navy U ناوگان دریایی
navy U بحریه ناوگان
navies U ناوگان دریایی
navies U بحریه ناوگان
fleet commander U فرمانده ناوگان
commercial marine U ناوگان دریایی
shipping U کشتیرانی ناوگان
fleet in being U ناوگان موجود
watch dog U ناو نگهبان ناوگان
fleet operating base U پایگاه عملیاتی ناوگان
admiral of the fleet U امیرالبحر فرماندهء ناوگان
advanced fleet anchorage U لنگرگاه مقدم ناوگان
major fleet U ناوگان عمده دریایی
fleet in being U ناوگان قابل استفاده
numbered fleet U ناوگان زیرامر نیروی دریایی
lute U گل یا سیمان مخصوص درزگیری وبتونه حلقه لاستیکی مخصوص دهانه بطری
lutes U گل یا سیمان مخصوص درزگیری وبتونه حلقه لاستیکی مخصوص دهانه بطری
writes U وسیله مخصوص که به کامپیوتر امکان خواندن حروف دستنویس روی یک صفحه مخصوص میدهد
write U وسیله مخصوص که به کامپیوتر امکان خواندن حروف دستنویس روی یک صفحه مخصوص میدهد
fog oil U روغن مخصوص یا سوخت مخصوص دستگاههای تولیددود مصنوعی
task element U یکی از عناصر ناوگان ماموراجرای یک ماموریت
precursor sweeping U مین روبی قبل از عبور ناوگان
task fleet U ناوگان مامور اجرای عملیات یا ماموریت
typeface U مجموعه حروف در یک طرح مخصوص و وزن مخصوص
typefaces U مجموعه حروف در یک طرح مخصوص و وزن مخصوص
shipping U امور ارسال کالاها ناوگان عمومی یک کشور
precursor sweeping U پاک کردن مین قبل از حرکت ناوگان
deck department U قسمت اداره امور باربری و کالای ناوگان
graphics U کارت مخصوص درون کامپیوتر که از یک پردازنده مخصوص برای افزایش سرعت رسم خط ها و تصاویر روی صفحه استفاده میکند
tactical diversions U تصحیحات تاکتیکی مسیرناوگان تصحیح مسیر حرکت ناوگان
register U که برای نگهداری داده وآدرس پردازش شدن به کد ماشین به کارمی رود.2-محل حافظه مخصوص برای مقاصد ذخیره سازی مخصوص
registering U که برای نگهداری داده وآدرس پردازش شدن به کد ماشین به کارمی رود.2-محل حافظه مخصوص برای مقاصد ذخیره سازی مخصوص
registers U که برای نگهداری داده وآدرس پردازش شدن به کد ماشین به کارمی رود.2-محل حافظه مخصوص برای مقاصد ذخیره سازی مخصوص
right of search U حقی که کشتیهای دول متحارب برای جستجوی ناوگان ممالک بیطرف به منظور مطمئن شدن از بیطرفیشان دارند
delete U کد مخصوص برای داده یا متن مخصوص برای حذف کردن
deleted U کد مخصوص برای داده یا متن مخصوص برای حذف کردن
deletes U کد مخصوص برای داده یا متن مخصوص برای حذف کردن
deleting U کد مخصوص برای داده یا متن مخصوص برای حذف کردن
filling U اب اندازی
wrist wrestling U مچ اندازی
exspuition U تف اندازی
diving U اب اندازی
arm wrestling U مچ اندازی
fillings U اب اندازی
expectoration U تف اندازی
hawing U محوطه
enclosures U محوطه
enclosure U محوطه
compounds U : محوطه
compounded U محوطه
space U محوطه
spaces U محوطه
compounded U : محوطه
compound U محوطه
zones U محوطه
zone U محوطه
compound U : محوطه
haw U محوطه
compounds U محوطه
area U محوطه
areas U محوطه
garth U محوطه
precincts U محوطه
precinct U محوطه
haws U محوطه
hawed U محوطه
ward U محوطه
ground U محوطه
wards U محوطه
embedded code U کامپیوتر مخصوص برای کنترل یک ماشین . کامپیوتر مخصوص در یک سیستم بزرگ برای انجام یک تابع خاص
postponements U تاخیر اندازی
ecdysis U پوست اندازی
actuation U بکار اندازی
dockage U حق بار اندازی
glaziery U جام اندازی
supersedure U تعویق اندازی
abortions U بچه اندازی
abortion بچه اندازی
molt U پوست اندازی
snash U دست اندازی
encroachment U دست اندازی
encroachments U دست اندازی
boot U راه اندازی
gunshot U تیر اندازی
gunshots U تیر اندازی
extrajection U برون اندازی
sortition U پشک اندازی
triggering U راه اندازی
contortion U ازشکل اندازی
contortions U ازشکل اندازی
sortition U قرعه اندازی
leg pull U دست اندازی
lead work U جام اندازی
lead work U شیشه اندازی
launghing U براه اندازی
start up U راه اندازی
basket dam U بندسله اندازی
trapping U بدام اندازی
cannonade U توپ اندازی
cannonry U توپ اندازی
bootstrap U خودراه اندازی
firing U توپ اندازی
chrematistics U علم پس اندازی
inbreak U دست اندازی
shading U سایه اندازی
sputtering U بیرون اندازی
gunfire U تیر اندازی
moulting U شاخ اندازی
moulting U پوست اندازی
trap U در تله اندازی
postponement U تاخیر اندازی
trapping U در تله اندازی
starting U راه اندازی
triggers U راه اندازی
triggered U راه اندازی
ejection U بیرون اندازی
trigger U راه اندازی
run U ترتیب محوطه
runout U محوطه دویدن
apron U محوطه بارگیری
aprons U محوطه بارگیری
lawn U محوطه چمن
lawns U محوطه چمن
out port U بندرخارج از محوطه
runs U ترتیب محوطه
yards U حیاط محوطه
yards U محوطه یا میدان
yard U محوطه یا میدان
stockyard U محوطه دامداری
run way U محوطه فرود
trap U محوطه کوچک
god's acre U محوطه کلیسا
yard U حیاط محوطه
goal crease U محوطه دروازه
yard man U متصدی محوطه
cincture U حلقه محوطه
area of visibility U محوطه دید
penalty area U محوطه پنالتی
penalty areas U محوطه پنالتی
courtyard U محوطه محصور
dock yard U محوطه لنگرگاه
dock yard U محوطه بارانداز
area of probability U محوطه احتمالات
buffer distance U محوطه امنیت
Inc U مخفف محوطه
lot U قرعه محوطه
cubby U محوطه مکعب
clear way U محوطه صعود
embarkation area U محوطه بارگیری
enceinte U محوطه قلعه
farmyards U محوطه مزرعه
environment architecture U معماری محوطه
closes U چهاردیواری محوطه
farmyard U محوطه مزرعه
chill space U محوطه سردخانه
ambit U وسعت محوطه
close U چهاردیواری محوطه
closer U چهاردیواری محوطه
closest U چهاردیواری محوطه
freeze space U محوطه سردخانه
starting lever U اهرم راه اندازی
starting motor U موتور راه اندازی
starting power U توانایی راه اندازی
boot record U رکورد راه اندازی
starting position U وضعیت راه اندازی
starting current U جریان راه اندازی
start up disk U دیسک راه اندازی
cockfights U جنگ اندازی خروس ها
soft start U راه اندازی نرم
skish U مسابقه قلاب اندازی
shadow ball U تمرین گوی اندازی
tournament casting U مسابقه قلاب اندازی
encroached U دست اندازی کردن
Recent search history Forum search
4express, overexpression
1To run something
0اسکله مخصوص تمیز کردن ویا تعمیر نمودن کشتی
0 دستگاه یو پی اس چیست و چه وظیفه ای در سازمان دارد؟
more | برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Perdic.com